خودکشی به آن مفهوم خاص و رایج کاری احمقانه بنظر می‌رسد

مفهومی که مصداقا کارهایی مثل رگ زدن و یا به دار آویختن خویش را تداعی می‌کند.

 

اما ما هر روزه در حال خودکشی هستیم

خودکشی آرام و بی‌صدایی که دو مزیت دارد:

1- بار گناهی را از دوش خود برمیداریم و احساس گناه را سرکوب می‌کنیم.

2-توجیحی برای دنیا و آخرت که بعله ما جان خود را نگرفته ایم و در کار جناب عزرائیل دخالتی نداشتهایم.

 

خب اینکه چگونه هر روز خودکشی میکنیم بحث مفصلی دارد اما بد نیست به چند نمونه اشارتی کنیم:

1- غصه که از خوردنی های زهرآگینی‌ست که هر روز به خورد خودمان میدهیم

2-حسرت که همچون غصه خوردنی ست و زهرآگین

و هزاران خوردنی و زدنی و کشیدنی و...

اما علت چیست؟؟

واضح است...

تکبر ؛

شاید روزی به این استضعاف برسیم که چیزی را از خلق نبینیم و در کار دنیا چیزی جز مصلحتی که خالق میداند پیدا نکنیم

آن روز دیگر دست از خودکشی تدریجی برمیداریم و سعی را در احیای زندگی بکار میبندیم .